امیر در باغ وحش
با سلام پیرو علاقه زیاد امیر به حیوانات طی جلسه ای مشترک میان مامانی و بابایی تصمیم گرفته شد تا در روز جمعه که مشهد بودیم به باغ وحش بریم تا امیر حیوانا رو از نزدیک ببینه بگم از اینکه میگه لب تابو بیار و عکس حیوانا رو به من نشون بده و مخصوصا قسمت چرندگان که اسامی همه رو بلد بود خلاصه جمعه رفتیم از باغ وحش مشهد و دوساعتی کلی حیون دیدیم، و امیر هم همه رو دیدو کلی ذوق کرد و شاید کلی هم ترسید آخه امیر آقا جدیداً حسابی ترسو شده و شاید معنای ترسو فهمیده و از خیلی چیزا می ترسه و می گه نه نه و وقتی مامانی می گفت فلان حیون بیا امیر می گفت نه نه برو برو. چندتا عکس یادگاری هم گرفتیم . ...